نحوه دفاع خوانده هنگام طرح دعوای توسط خواهان ؟
خوانده می تواند هنگام طرح دعوای توسط خواهان به روش های مختلف به دعوای او پاسخ دهد، یکی از این روش ها ایراد است که خوانده بدون ورود در ماهیت دعوا میتواند به دعوای خواهان پاسخ دهد. و این ایرادها شامل:
1- ایراد هایی که اثر آنها تغییر مرجع رسیدگی است.
2- ایرادهایی که در رسیدگی به دعوا مانع موقتی ایجاد میکند.
3- ایرادهایی که در رسیدگی به دعوا مانع دائمی ایجاد میکند.
4- جهات رد دادرس0
1- ایرادهایی که اثر پذیرش آنها تغییر مرجع رسیدگی است که شامل:
الف: ایراد عدم صلاحیت ذاتی0
ب :ایراد عدم صلاحیت نسبی 0
ج : ایراد امر مطروحه 0
الف: ایراد عدم صلاحیت ذاتی :
خوانده میتواند ضمن پاسخ به ماهیت دعوا، چنانچه دادگاه را فاقد صلاحیت ذاتی تشخیص دهد، ایراد عدم صلاحیت کند. (بند یک ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)
ایراد عدم صلاحیت ذاتی باید تا پایان اولین جلسه رسیدگی به عمل آید مگر اینکه سبب ایراد متعاقبا" حادث شود، و دادگاه در صورت پذیرش ایراد عدم صلاحیت ذاتی با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را حسب مورد به مرجع صالح ارسال یا جهت تعیین مرجع صالح به دیوان عالی کشور میفرستد.( ماده 87 و 89 قانون آئین دادرسی مدنی)
نکته:
- مطابق بند یک ماده 84 قانون آئین دادرسی مدنی هر گاه دادگاه خود را صالح به رسیدگی نداند، مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت کرده و طبق ماده 27 عمل میکند 0
- مطابق بند 2 ماده 84 قانون آئین ادرسی مدنی هر گاه دعوا در دادگاه دیگری تحت رسیدگی باشد، دادگاه از رسیدگی به دعوا خودداری کرده و پرونده را جهت ر سیدگی به دادگاهی که دعوا در آن مطرح است ارسال می دارد0
- هرگاه دادگاه ایراد عدم صلاحیت ذاتی را مردود تشخیص دهد، اگر مانع دیگری در رسیدگی ماهوی وجود نداشته باشد، رسیدگی را آغاز و مردود بودن ایراد را مستدلاً، ضمن صدور رأی ماهوی اعلام میکند.
- هر گاه ایرادها توسط خوانده تا پایان جلسه اول دادرسی اعلام نگردد دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به آن رای دهد.( ماده 90 قانون آئین دادرسی مدنی)
- چنانچه ایراد عدم صلاحیت ذاتی خارج از فرجه قانونی مطرح شود، در صورت پذیرش دادگاه مکلف است جدای از ماهیت و حتی بدون صدور رأی در ماهیت قرار عدم صلاحیت ذاتی صادر کند.
- منظور از «مانع موقتی» مانعی است که میتواند برطرف شده و اقامه دوباره دعوا را با وجود صدور قرار رد دعوا، امکانپذیر کند؛ از قبیل ایراد عدم اهلیت و ایراد عدم احراز سمت (بند 5 ماده 84 و ماده 86 قانون آیین دادرسی مدنی)
ب: ایراد عدم صلاحیت نسبی (محلی)
ایراد عدم صلاحیت نسبی( محلی) به استناد ماده 87 قانون آیین دادرسی مدنی باید تا پایان نخستین جلسه دادرسی به عمل آید. در صورتی که دادگاه ایراد را وارد بداند، پرونده را با صدور قرار عدم صلاحیت حسب مورد، به دادگاه عمومی محلی که خود صالح میداند (ماده 27 قانون آیین دادرسی مدنی) یا جهت تعیین مرجع صالح به دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور میفرستد و اگر ایراد را وارد نداند و مانع دیگری وجود نداشته باشد، به ماهیت دعوا رسیدگی و مردود بودن ایراد را مستدلاً ضمن صدور رأی ماهوی اعلام میکند.
نکته:
- چنانچه دعوا از دعاوی اختصاصیافته به شعب دادگاه خانواده باشد اما در شعبه دیگر دادگاه عمومی مطرح شده باشد و بالعکس، دادگاه با ایراد خوانده و حتی رأساً، قرار امتناع از رسیدگی صادر و پرونده را به نظر رئیس کل دادگاه میرساند تا به شعبه مربوطه ارجاع شود.
ج:ایراد امر مطروحه
ایراد امر مطروحه هنگامی تحقق مصداق می یابد که خوانده دعوا اعلام کند که دعوای اقامهشده بین اصحاب دعوا سابقاً در همین دادگاه یا دادگاه دیگری که از حیث درجه با این دادگاه مساوی است، مطرح شده و تحت رسیدگی است.
نکته:
- ایراد امر مطروحه زمانی که دعوای مطروحه همان دعوای اقامهشده قبلی نبوده اما با آن ارتباط کامل داشته باشد نیز قابل طرح است. (بند 2 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)
- دادگاه در صورت پذیرش ایراد مزبور، چنانچه دعوا قبلاً در همین دادگاه (شعبه) مطرح شده باشد، با صدور قرار رسیدگی توأمان به تمام دعاوی به صورت یکجا رسیدگی میکند.در این زمینه، ماده 103 قانون آیین دادرسی مدنی میگوید: اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرحشده دارند، در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامی آنها یکجا رسیدگی میکند و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد، در یکی از شعب با تعیین رئیس شعبه اول یکجا رسیدگی خواهد شد. در مورد این ماده، وکلا یا اصحاب دعوا مکلفند از دعاوی مربوط، دادگاه را مستحضر کنند.
- پرونده، پس از صدور قرار امتناع از رسیدگی با تعیین رئیس شعبه نخست، به شعبهای که دعوا در آن مطرح است، جهت رسیدگی توأم ارسال میشود ( در صورتی که دعوا قبلاً در شعبه دیگری از همین دادگاه اقامه شده باشد، دادگاه از رسیدگی به دعوا امتناع میکند مواد 89 و 103 قانون آیین دادرسی مدنی)
2- ایرادهایی که در رسیدگی به دعوا مانع موقتی ایجاد میکنند :
این ایرادها، در صورت پذیرش، مانع موقتی در رسیدگی به دعوا ایجاد میکنند؛ بدین معنا که با منتفی شدن سبب ایراد، همین دعوا مجدداً قابل طرح و رسیدگی میشود که شامل:
الف: ایراد عدم اهلیت:
هیچ کس نمیتواند حق خود را اجرا کند؛ مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی داشته باشد و اقامه دعوا از مصادیق بارز اجرای حق است، بنابراین شخص در صورتی میتواند اقامه دعوا کند که در این خصوص اهلیت قانونی یا به تعبیر دیگر اهلیت استیفاء داشته باشد.
چنانچه دادگاه احراز کند که خوانده، اهلیت پاسخ به دعوا را ندارد، باید نسبت به صدور قرار عدم اهلیت خوانده، که از قرارهای قاطع دعوا است، اقدام کند. ( ماده 86و بند د ماده 332 قانون آئین دادرسی مدنی)
اما اشخاص فاقد اهلیت استیفاء، علیالاصول دارای نماینده قانونی یا قضایی هستند که از جمله عهدهدار دفاع از حقوق آنان در مراجع قضایی هستند؛ در نتیجه صدور قرار عدم اهلیت علیه این اشخاص که خوانده قرار گرفتهاند، ممتنع بوده و بنابراین میتوان آن را ناظر به اشخاصی دانست که در زمان پاسخ یا دفاع، فاقد نماینده قانونی بوده و نماینده قضایی آنها نیز مشخص نشده باشد.
ب: ایراد عدم احراز سمت:
این ایراد زمانی میتواند قابل طرح و رسیدگی باشد که دادخواست را شخصی غیر از مدعی، به نمایندگی از طرف خواهان تقدیم کرده باشد (موضوع ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی). برای مثال چنانچه شخصی به ادعای ولایت یا قیمومت از شخصی حقیقی یا وکالت از شخص حقیقی یا حقوقی، یا نمایندگی از شخص حقوقی (وزیر یا نماینده وزارتخانه یا مدیر شرکت) اقامه دعوا (تقویم دادخواست) کرده باشد، چنانچه نمایندگی دادخواستدهنده از شخص خواهان محرز نباشد، دادگاه به صدور قرار رد دعوا مبادرت میکند و همانطور که گفته شد، این ایراد نیز از ایراداتی تلقی میشود که مانع موقتی در رسیدگی به دعوا ایجاد میکند. با توجه به ماده 85 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه باید از دفاع شخص فاقد سمت جلوگیری کرده یا چنانچه دفاعی انجام شده باشد، آن را کأن لم یکن تلقی کرده و تصمیم خود را بدون لحاظ دفاع چنین شخصی اتخاذ کند.
3- ایراداتی که در رسیدگی به دعوا مانع دائمی ایجاد میکنند که شامل:
الف:ایراد عدم توجه دعوا 0
ب: ایراد امر قضاوتشده .
الف: ایراد عدم توجه دعوا
چنانچه حق مورد ادعا، بر فرض اثبات، علیه خوانده نباشد، خوانده میتواند ایراد عدم توجه دعوا را مطرح کند. به طور مثال چنانچه متعهد، شخصی غیر از خوانده باشد، این ایراد قابل طرح و پذیرش است یا اینکه در دعوای خلع ید، خوانده منکر استیلا و تصرف خود در ملک شود و دعوا را متوجه خود نداند. دادگاه در صورت پذیرش قرار رد دعوا را صادرمی کند.
ب: ایراد امر قضاوتشده
این ایراد معمولاً از سوی خواندهای که قبلاً در دعوا پیروز شده است، مطرح میشود و دادگاه چنانچه دعوای اقامهشده را همان دعوا تشخیص دهد، نسبت به صدور قرار رد دعوا اقدام میکند (بند 6 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 89 این قانون)
نکته:
ایراد امر قضاوتشده (به موجب بند 6 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی) در صورتی پذیرفته میشود که دعوای طرحشده سابقاً رسیدگی و نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد و دارای سه شرط است:
الف- وحدت اصحاب دو دعوا.
ب- وحدت موضوع دو دعوا.
ج- وحدت سبب دو دعوا.
الف: وحدت اصحاب دو دعوا
اتحاد اصحاب دو دعوا وقتی مصداق دارد که اصیل شخصاً یا توسط نماینده، هر یک از دو دعوا را اقامه کرده (دعوای فعلی و قبلی) یا به آن پاسخ داده باشد.
بنابراین چنانچه قائممقامان اصحاب دعوا نیز، دعوا را با همان موضوع و سببی اقامه کنند که از سوی خود شخص قبلاً اقامه شده است، دادگاه باید به استناد بند 6 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی، قرار رد دعوا را به جهت اعتبار امر قضاوتشده صادر کند و در این خصوص تفاوتی بین قائممقام عام (ورثه) و قائممقام خاص (منتقلالیه) وجود ندارد.
در مورد تاجر ورشکسته نیز، نظر به اینکه به موجب ماده 418 قانون تجارت، در همه اختیارات و حقوق مالی او که استفاده از آن موثر در تأدیه دیون او باشد، مدیر تصفیه قائممقام قانونی او است، احکام صادره نسبت به تاجر ورشکسته، قبل از توقف میتواند به نفع یا به ضرر مدیر تصفیه در ایراد امر قضاوتشده، مورد استناد قرار گیرد؛ همانطور که احکام صادره به نفع یا علیه مدیر تصفیه، عندالاقتضا، به نفع یا علیه تاجر قابل استناد است.
ماده 418 قانون تجارت میگوید: تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود، حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او شود، ممنوع است. در تمامی اختیارات و حقوق مالی ورشکسته که استفاده از آن موثر در تادیه دیون او باشد، مدیر تصفیه قائممقام قانونی ورشکسته بوده و حق دارد به جای او از اختیارات و حقوق مزبوره استفاده کند.
ب: وحدت موضوع دو دعوا
بنابراین هرگاه دادرس تشخیص دهد که رأی او در این دعوا تکرار حکم سابق است و از نظر حقوقی فایدهای بر آن بار نمیشود (یعنی انکار حقی خواسته شده که در حکم سابق تأیید شده است یا اثبات حقی باید موضوع حکم قرار گیرد که ضمن رأی سابق انکار شده است) در اینجا موضوع دو دعوا یکی است و باید از دادرسی امتناع کند.
ج: وحدت سبب دو دعوا
وحدت اصحاب دو دعوا و اتحاد موضوع دو دعوا، در صورتی موجب صدور قرار رد دعوا، به سبب اعتبار امر قضاوتشده میشود که سبب دو دعوا نیز واحد باشد.
4- جهات رد دادرس
جهات رد دادرس در ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی پیشبینی شده و به شرح ذیل است:
دادرس در موارد زیر باید از رسیدگی امتناع کرده و طرفین دعوا نیز میتوانند او را رد کنند.
الف - قرابت نسبی یا سببیی تا درجه سوم از هر طبقه بین دادرس با یکی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد.
ب - دادرس قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور دادرس یا همسر او باشد.
ج - دادرس یا همسر یا فرزند او، وارث یکی از اصحاب دعوا باشد.
د - دادرس سابقا در موضوع دعوای اقامهشده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه اظهار نظر کرده باشد.
ه - بین دادرس و یکی از طرفین یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور حکم قطعی دو سال نگذشته باشد.
و - دادرس یا همسر یا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروح باشند.
ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی، در موارد زیر خوانده میتواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند:
1- دادگاه صلاحیت نداشته باشد.
2- دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه همعرض دیگری قبلا اقامه شده و تحت رسیدگی باشد یا اگر همان دعوا نیست، دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد.
3- خواهان به جهتی از جهات قانونی از قبیل صغر، عدم رشد، جنون یا ممنوعیت از تصرف در اموال در نتیجه حکم ورشکستگی، اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد.
4- ادعا متوجه شخص خوانده نباشد.
5- کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده است، از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومیت، سمت او محرز نباشد.
6- دعوای طرحشده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که صاحب دعوا قائممقام آنان است، رسیدگی شده و نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد.
7- دعوا بر فرض ثبوت، اثر قانونی نداشته باشد؛ از قبیل وقف و هبه بدون قبض.
8- مورد دعوا مشروع نباشد.
9- دعوا جزمی نبوده، بلکه ظنی یا احتمالی باشد.
10- خواهان در دعوای مطروحه ذینفع نباشد.
11- دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.
نکته:
- سابقه موافقت، جلب شاهد، ارجاع پرونده یا حضور در جلسه دادگاه بدون اظهار عقیده موجب امتناع از رسیدگی نخواهد بود.
- به استناد ماده 87 قانون آیین دادرسی مدنی، ایرادات و اعتراضات باید تا پایان نخستین جلسه دادرسی به عمل آید؛ مگر اینکه سبب ایراد متعاقبا حادث شود.
- ماده 27 قانون آیین دادرسی مدنی میگوید: در صورتی که دادگاه رسیدگیکننده، خود را صالح به رسیدگی نداند، با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را به دادگاه صلاحیتدار ارسال میکند. دادگاه مرجوعالیه مکلف است خارج از نوبت نسبت به صلاحیت اظهار نظر کند و چنانچه ادعای عدم صلاحیت را نپذیرد، پرونده را جهت حل اختلاف به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال میکند. رای دادگاه تجدید نظر در تشخیص صلاحیت لازمالاتباع خواهد بود.
تبصره - در صورتی که اختلاف صلاحیت بین دادگاههای دو حوزه قضایی از دو استان باشد، مرجع حل اختلاف به ترتیب یادشده، دیوان عالی کشور است.
- موضوع مهمی که وجود دارد، این است که صدور قرار عدم صلاحیت یا قرار تحقیق و معاینه محل یا استعلام وضع ثبتی از موارد ردّ دادرس نیست.
- سبق اظهار عقیده یکی از دادرسان در مورد قرار رد دعوا مانع اظهار عقیده او در ماهیت همان دعوا نخواهد بود.
- ایراد رد دادرس توسط خواهان، خوانده و خود قاضی قابل طرح است.
- در صورت توافق طرفین بر قضاوت قاضی فاقد صلاحیت، قاضی باید از رسیدگی امتناع کند زیرا جهات مذکور در ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی از قواعد آمره است.
- در صورت وجود یکی از جهات مذکور در این ماده، 91 قانون آئین دادرسی مدنی قاضی باید قرار امتناع از رسیدگی را صادر کند که این قرار قابل عدول نخواهد بود.
- قرار رد ایراد رد دادرس و قرار امتناع از رسیدگی قابل شکایت نخواهد بود
موضوع مطلب :